✿حـــرف دلــ ــ ــ ــم✿
چی تو چشاته که تـــــــو رو اینقدر عـــزیــــز میکنه
این فاصله داره منو بی تــــــــــو مریض میکنه
وبا دلی پر از سکوت
به ضیافت قطره های باران برویم
و بگذاریم باران گناهان مان را بشوید
از ریشه بشوید
نگاه خسته مان را
زیر باران تازه کنیم
چرا که فردا
موسم طلوع پاک رویاهاست
چترها را ببندیم
باران بدون سر پناه
زیبا تر است
با دلی پر از سکوت

هیچ چیز نبود
هیچ چیز به جز تیک تاک ساعت دیواری
دریافتم
باید ،باید ،باید
دیوانه وار دوست بدارم
کسی را که مثل هیچکس نیست...
"مــــــــ♥ـن و تـــــــــ♥ـو "
قـشـنـگ تـریـن تـرکـیـب دنـیـاسـت
چشمانم در آسمان
به جستجوی آخرین ستاره ی شب است
و می روم به اوج ، کنار او
ستاره ای که در سپهر آرزو
یگانه تقدیر من است...
نمیـ دونــم از کــدوم ستــــــاره میـ بینیــ منــــــو...
*عیــــدتون مبارک*
بینــــ زمیــن و آسمـــان ...
جــای دلهـــره آوریسـتـــــــ ...!
اما گاهــــی دلــــم مــــی خواهـــد ...
همینـــ طور معلق بمـــانـــم ...!!
سلام
امروز میخوام برم دیدن بابام.. دلم واسش خیلی تنگ شده.. این مدت که سرم شلوغ بود و درگیر کارا بودم نتونستم بهش سر بزنم امیدوارم ازم دلخور نباشه آخه اینقده دوسم داره که هروقت دیر میرم پیشش ازم دلخور میشه. عیب نداره امروز میرم یه شاخه گل میبرم واسش
دیگه آشتی میشه ..
بابا جـــــــــون ببخشید که دختر خوبی واست نیستم.. اگه مونده بودی الان خیلی بهتر بــــــــــودم ، آروم تر و اینقدر مشکل نداشتم ولی چه کنم که تقدیر بود و خواست خـــــــــــدا جونم.. دوستتــــ دارم و همیــــــــــــشه به یـــــــــادت...
سلام
همه چی بهم پیچیده، زندگیم یه مدل دیگه شده مخصوصا این چند ماه اخیر، یه ماه پیش یه وضعیتی واسم پیش اومد که فکر میکردم آخرای زندگیمه ،احساس میکردم خـــــدا بهم الهام کرده که زندگیم آخراشه با هرکی دوست دارم خداحافظی کنم یه حال عجیبی بود مدام گریه میکردم.. خیلی حال غریبی بود ،، هیچوقت نفهمیدم اون حال رو چرا داشتم،، اون مدت دلم خیلی تنگ بود واسه عشقم.. ازم خیلی دور بود ولی حالا برگشته و کمی نزدیکترم هست و هر روز خــــــدا رو از این بابت شکر میکم ولـــــــــــی اون حس رو هنوز دارم. بلاتکلیفی، سردرگمی، اسارت..
این اسارت که واقعا عذابم میده، همیشه گلایه میکنم به خــــــــدا که چرا من؟ چرا من آزاد نیستم؟ چرا باید همچین جنسیتی آزاد نباشه ..!
خسته ام .. اگه بگم از زندگی دروغ گفتم اما، خسته ام از این وضعیت که همه هستن اما من تنهام..، همه چیز هست من گمش کردم.. ، دلخوشی هست و من دلتنگم...
هیچ متنی و جمله ای، حتی کلمه ای نمیتونه حال این روزای منو وصف کنه چون وصفش بزرگ و بغضم مانع.
همین قدر میدونم که خــــــــــــــــدا هست ...
دوستت دارم
به قاعده مرگ،بی قاعده
چنان که بی هیچ ترسی در بر بگیرمت
و نرسیده به قانون جنگل چشمانت..
لبالب با تو تمام شوم..
در قوانین داروسازی است:
دردهای من
فقط با لبهای تو
درمان میشود
. . .

این روزهآ ...
خیلـے
چیزها בست من نـےست !...
مثلا ..
בستآنت !!!
"روزی به تمام این بی قراری ها می خندی و ساده از کنارشان می گذری..."
این قشنگترین دروغی است که دیگران برای آرام کردنت به تو می گویند !!
چقــــــــــدر سخت است !
چهره ای را کهـ از نگاهت دور ماندهـ است
هے براے دلت به تصویر بکشے !
و از او بخواهے دلـــــــــــتنگ نباشد ... !
نیستی دارم دق میکنم
نیستی دارم می پوسم
عکساتو مـــــن
دونه دونه
برمیدارم میبوســـــم
یه عالمه گل میارم
همه رو پرپر میکنم
هرشب دارم همینجوری
باتنهاییم ســـر میکنم...
مـــن تموم قصــه هام، قصــه ی تـــــــــــوست ،،،
اگــه غمگیـــنه اون از غصــــه ی تــــــــوست ...
وقتے میزباטּ چشـماטּ تـو باشـد
همــه چــیـز بــا تــو شــروع شــد !امــــا .
هــیـچ چــیـز بــدون تــــو ...
تـمــام نـمـی شـــود
!حـــتـی ... هــمـیـن دلــتـنـگــی هــای مـــن
چند روزیست مداد رنگـی هایم تکلیـــف خـود را نمیدانـــــــــــند!!
آسمان را کبود میکشنـــــــد . . .
برگـــــ هـــای سبـــــز را زرد . . .
چراغ هــــای شهـــر را خاموشــــــ...
و دنیــا را . . . سیاهی مطلــــــــــــق . . .!!
مـن مـی دانـم کـه بـه تـو مـی رسـم
آری ، مـی دانـم
مـی شـکـنـم سـکـوت ِ سـرد فـاصـلـــه هـا رو
بـا تـــو
بـه امـیـد ِ تـــو
بـرای تـــو
و شـایـد بـی تـو مـانـدنـم بـرای هـمـیـن اسـت!
بـرای یـک بـا تـــو مـانـدن زیـبــا . . .
به قلب مهربانت بگو هیچ چیز یادت را از خاطرم نخواهد برد حتی؛

زندگی ام را می بافم ....
خیلی از رجها را جا انداخته ام ......
رجهای نبودن تو .....

خدایا من را ببخش ....

عاشقی حس لطیفیست
نگهش میدارم
چه تو باشی
چه نباشی!
باران میبارد امشب
دلم غم دارد امشب
آرام جان خسته
ره میسپارد امشب
این کلام آخرینت
برده میل زندگی را از سر من
گفته ای شاید بیایی
از سفر اما نمیشه باور من
رفتنت را کرده باور
التماسم را ببین در این نگاهم
زیر باران گریه کردم
بلکه باران شوید از جانم گناهم
چقـــدر خــوبـه کـه میـدونـــم ...
تـــو هـــم ،
دلـــتنگ ِ مـن میشـی ...
گــاه مـــے تــوان تمــامـِ زنـــدگــے را
دَر آغوش گِـرفـتــــ ،
اگـــَــــــــر ...
تَمــامـِ زنــدگیـتــــــ "یکـــ نَفـَـر" بــاشـــد . .
تو نیستی و قلبم بی سرو سامونه از آدما دورم چشام پر از خونه
بی تو تنم سرده باید خودت باشی هر جای دنیایی باید که پیدا شی
تونیستی و بی تو یه زنده ی مردم همیشه تنهام و همیشه افسردم
تو نیستی و بی تو من با همه قهرم ببین که دور از تو چقدر کمه صبرم
ببین که داره دل من به سیم آخر میزنه واسه دوباره دیدنت چجوری پرپر میزنه
گوش دلم را که به آهنگ دلنشین صدایت می سپارم
موجی از شوق در بند بند وجودم به رقص می آید...
بودنت را آرامشی است
به لطافت گلبرگ های نیلوفر...
تو ای چشم و چراغ دل بی تابم
بودنت را سپاس....
رَحــم کُــن بـــه مـَــن بــه عـَقـرَبـه هـای ســاعَـت کــه بــه نَـفَـس نَـفَـس افـتـاده انـد بـرای ثــَبـت ِ لَــحــظه هــای نــَـبـودَنـَـت
Power By:
LoxBlog.Com |